مجسّمه سازی
ميتواند يک گيره لباس ۷ متري باشد که درست در وسط شهر فيلادلفيا در سال ۱۹۷۶ قد علم کرده است يا پيکره يک روحاني که در ۱۸۵۰ سال قبل از ميلاد در مصر باستان متولد شده است و شايد هم سواري در حال فرياد زدن باشد که به ارتفاع ۳۴ سانتيمتر در سال ۱۵۰۵ ميلادي خلق شده است. آري! آنها ميتوانند به هر شکل و هر اندازهاي باشند و از هر جنسي ساخته شوند؛ از سنگ و عاج و چوب و برنز گرفته تا تکههاي فلز و اجزاي دور ريختني ماشين و موتورسيکلت و دوچرخه .اما با همه اين تفاوتها،نام همه آنها مجسمه است و حرف اصلي همه آنها نيز يک چيز است. همه آنها ميگويند که مجسمه يک سفر است، سفري از زندگي روزمره به سوي احساس و انديشه، به سوي زيبايي و مهمتر از همه به سوي گفتگوي تمدنها، فرهنگها و انديشههاي مختلف و متفاوت با يکديگر. به عبارت ديگر هر مجسمه بيانگر يک انديشه، فرهنگ و تمدن است. فرهنگ و انديشهاي که گاهي اوقات از وراي قرنها با انسان سخن ميگويد و اين نشان ميدهد که هنر مجسمهسازي راهي مناسب براي بيان و اشاعه فرهنگ و انديشه انساني است.امروزه براي فراگيري ريشهاي و بنيادي اين هنر مثل ساير هنرها، نياز به تحصيلات دانشگاهي است. در کشور ما نيز رشته مجسمهسازي به عنوان يکي از رشتههاي گروه آزمايشي هنر ارائه ميشود.در تعريف مجسمه ميتوان گفت که هر شيئي که قسمتي از فضا را اشغال ميکند به آن حجم يا مجسمه ميگويند و رشته مجسمهسازي رشتهاي است که به صورت آکادميک اين هنر را به دانشجويان آموزش ميدهد؛ يعني دانشجويان اين رشته پس از مطالعه مباني عمومي شامل نقاشي، عکاسي، آشنايي با طراحي و چاپ و رنگ، دروس تخصصي را مطالعه ميکنند که اين دروس شامل طراحي در هنر مجسمهسازي، آشنايي با موزهها و کارگاههاي حجم، نقش برجسته، سفال، طراحي و ساخت سکه ميشود. در اين رشته دانشجويان در آغاز الفباي حجم و مجسمهسازي را فرا ميگيرند و در مرحله بعد نسبت به طبيعت شناخت پيدا ميکنند و ياد ميگيرند که چگونه از طبيعت براي ساخت مجسمه الهام بگيرند و سپس از طبيعت عبور کرده و آن را پالايش ميکنند و در نهايت ترکيب ميکنند و ماده جديد به دست ميآورند.

ادامه مطلب